سینما پارادیزو | هر کس سینمای خودش

سینما پارادیزو | هر کس سینمای خودش

نقد و بررسی و معرفی آثار سینمایی روز دنیا
سینما پارادیزو | هر کس سینمای خودش

سینما پارادیزو | هر کس سینمای خودش

نقد و بررسی و معرفی آثار سینمایی روز دنیا

معرفی و دانلود کتاب

معرفی کتاب «وقتی نیچه گریست»

کتاب وقتی نیچه گریست، آمیزه ای است از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در وین خردگرای سده ی نوزدهم و در آستانه زایش دانش روانکاوی، فریدریش نیچه، بزرگترین فیلسوف اروپا...یوزف برویر، از پایه گذاران روانکاوی...دانشجوی پزشکی جوانی به نام زیگموند فروید، همه اجزایی هستند که در ساختار رمان در هم تنیده می شوند تا حماسه ی فراموش نشدنی رابطه خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. 
در ابتدای رمان، لو سالومه، این زن دست نیافتنی از برویر می خواهد تا با استفاده از روش آزمایشی «درمان با سخن گفتن»، به یاری نیچه ناامید و در خطر خودکشی بشتابد. در این رمان جذاب، دو مرد برجسته و اسرارآمیز تاریخ، تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه، به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند.
 
دکتر اروین یالوم، استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، گروه درمانگر و روان درمانگر اگزیستانسیال، در خلال این رمان آموزشی، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آنند، می پردازد؛ ولی در نهایت روش روان درمانی اگزیستانسیال و رابطه پزشک-بیمار است که کتاب بیش از هر چیز، در پی معرفی آن است.
 
دکتر سپیده حبیب، مترجم این کتاب، خود روانپزشک است و با یادداشت های متعدد خود درباره مفاهیم تخصصی روانشناسی، روانپزشکی و پزشکی، درک این اثر برجسته را برای خوانندگان غیرمتخصص دراین زمینه بسیار آسان کرده است.

درباره رمان وقتی نیچه گریست

کتاب وقتی نیچه گریست از جمله موفق‌ترین کتاب‌های یالوم است که در ایران هم با استقبال خوبی روبه‌رو شده است. رمانی که جنبه آموزشی آن بسیار به چشم می‌آید و تقریبا هر خواننده‌ای می‌تواند آن را مطالعه کند و چیزهایی از آن یاد بگیرد. سراسر کتاب را می‌توان شبیه جلسات روان‌درمانی در نظر گرفت که پیرامون موضوعات مختلف از جمله درمان ناامیدی شکل گرفته است. در قسمتی از کتاب من شدن نوشته یالوم، درباره محبوبیت رمان وقتی نیچه گریست آمده است:

فروش وقتی نیچه گریست در ایالات متحده خیلی خوب بود، ولی در برابر محبوبیت کتاب در کشورهای دیگر اصلا به چشم نمی‌آمد. این کتاب به ۲۷ زبان ترجمه شد، با بیش‌ترین مخاطب در آلمان و بیش‌ترین سرانه‌ی مطالعه در یونان. در ۲۰۰۹ شهردار وین این کتاب را کتاب سال معرفی کرد. شهردار وین هر سال کتابی را معرفی می‌کند و صدهزار نسخه از آن را چاپ می‌کند و آن‌ها را رایگان در اختیار شهروندان وینی قرار می‌دهد. (کتاب من شدن – صفحه ۳۰۴)

رمان وقتی نیچه گریست به شکلی نوشته شده است که حتی اگر به روان‌درمانی، به فلسفه، رابطه درمانگر و بیمار، وسواس‌های فکری و مسائلی شبیه این علاقه نداشته باشید، می‌توانید آن را بخوانید و شیفته آن شوید. اما اگر به نیچه و فلسفه او و همچنین به روان‌درمانی علاقه دارید این کتاب برای شما شگفت‌انگیز خواهد بود.

در این کتاب برخی از اندیشه‌های مهم نیچه بازتاب داده شده است اما مسئله اصلی در آن درمان وسواس فکری است. وسواس فکری‌ای که هم بیمار – نیچه – و هم درمانگر – دکتر برویر – گرفتار آن هستند. وسواس فکری‌ای که ممکن است در زمینه‌های مختلف برای هر کسی پیش آید.

یکی از قسمت‌های جذاب کتاب، درگیر شدن دکتر برویر با نیچه برای درمان اوست. شخصیت قدرتمند نیچه کمک را قبول نمی‌کند. نگاه ترحم‌آمیز دکتر و نوازش‌های احساسی او را نمی‌پذیرد و به شدت نسبت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد. از طرف دیگر، دکتر برویر دست از تلاش برای کمک به نیچه برنمیدارد، اما انگیزه‌های او چیست؟ چرا می‌خواهد بیماری را درمان کند که کمک قبول نمی‌کند؟ آیا دکتر برویر تلاش می‌کند به وظیفه پزشکی خود عمل کند یا قصد دارد به اقتدار خود بیفزاید؟ چیزی که واضح است تفاوت فکری نیچه و دکتر برویر است و این تفاوت فکری دلیل آغاز جنگی فکری میان آن‌هاست. بحث‌های نیچه و دکتر برویر پیرامون موضوع کمک کردن و مسائل دیگر مانند امید به زندگی، خودکشی، درگیری‌های ذهنی، حقیقت و… بسیار خواندنی است.

همان‌طور که اشاره شد، هر خواننده‌ای می‌تواند این رمان را بخواند و لذت ببرد اما برای درک عمیق‌تر کتاب لازم است اطلاعات مختصری درباره فلسفه نیچه، روان‌درمانی، فلسفه اگزیستانسیال و برخی از تحقیقات فروید داشته باشیم. مفهومی که آگاهی از آن برای درک بهتر این کتاب لازم است، مفهوم ابرانسان در فلسفه نیچه است


لینک دانلود


کلاس سینما:معرفی

۱۰ فیلم اقتباسی که بهتر از کتاب‌های منبعشان هستند

در کارنامه‌ی اغلب فیلم‌سازان یک یا چند فیلم اقتباسی به چشم می‌خورد، اما تعداد کمی از این فیلم‌ها توانسته‌اند به سطح کیفی منبع اقتباس‌شان برسند و در این مطلب قصد داریم به معرفی ۱۰ فیلم اقتباسی بپردازیم که موفق شده‌اند در روایت داستان و ترسیم دنیای شخصیت‌ها بهتر از کتاب‌ها عمل کنند.

اصلی‌ترین چالش پیرامون فیلم‌نامه‌نویسان در نگارش یک فیلم‌نامه‌ی اقتباسی پایدار ماندن به اصول و جهان منبع اقتباس ضمن همگام‌سازی آن با قواعد مدیوم سینما است. اگر یک کتاب طرفداران زیادی داشته باشد، دشواری‌های اقتباس چند برابر خواهد شد؛ زیرا سازندگان فیلم می‌بایست بخش عمده‌ای از توجه خود را به کسب رضایت این افراد -به دنبال مطابقت فیلم با کتاب- معطوف کنند و سویی دیگر باید برای جذب مخاطبان جدید و سینمادوستان هم تلاش کنند.

فیلم‌های اقتباسی وجود دارند که توانسته‌اند در تصویرگری کلمات و نوشته‌ها بهتر از منبع اصلی عمل کنند و در این مطلب به چنین آثاری می‌پردازیم.

۱۰. ارباب حلقه‌ها

عنوان اصلی: The Lord of the Rings: The Motion Picture Trilogy

کارگردان: پیتر جکسون

امتیاز imdb به فیلم: ۸٫۸ از ۱۰

محصول ۲۰۰۱، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳

رمان ارباب حلقه‌ها نوشته‌ی جی.آر.آر. تالکین بی‌تردید یکی از بهترین داستان‌های سبک خیال‌پردازی حماسی است که طی سال‌های ۱۹۵۴ و ۱۹۵۵ در ۳ جلد با عنوان‌های یاران حلقه، دو برج و بازگشت پادشاه به چاپ رسید. ارباب حلقه‌ها میان دوست‎‌داران ادبیات بسیار شناخته شده است، اما محبوبیت این اثر در میان عامه‌ی مردم به سری فیلم‌های ارباب حلقه‌ها به کارگردانی پیتر جکسون بازمی‌گردد. رمان‌های تالکین بسیار مفصل و پرجزئیات بودند، اما فیلم‌های سینمایی ارباب حلقه‌ها با حذف جزئیات تمرکز بیشتری روی چگونگی و هیجان سفر فرودو و سم دارند. همچنین جلوه‌های بصری خیره‌کننده و صحنه‌های اکشن بی‌نقص فیلم‌های جکسون باعث شدند مسیرهای جدیدی برای ژانر خیال‌پردازی در سینما طی سال‌های نخست هزاره‌ی جدید باز شود.

پیتر جکسون علاوه‌ بر حذف برخی از بخش‌های کتاب تغییرات جزئی هم در مسیر کلی داستان ایجاد کرد تا فیلم‌های ارباب حلقه‌ها بتوانند ارتباط بهتری با مخاطب برقرار کنند. این تغییرات باعث می‌شوند ما سه‌گانه‌ی سینمایی ارباب حلقه‌ها را در قیاس با کتاب‌های تالکین اثر بهتری بدانیم؛ زیرا ضمن حفظ ساختار کلی داستان، به لطف جلوه‌های بصری چشم‌نواز و شخصیت‌پردازی بهتر با اثری مواجه هستیم که خیلی ساده‌تر می‌توان با آن ارتباط برقرار کرد.


۹. آرواره‌ها


عنوان اصلی: Jaws

کارگردان: استیون اسپیلبرگ

امتیاز imdb به فیلم: ۸٫۰ از ۱۰

محصول ۱۹۷۵

کتاب آرواره‌ها نوشته‌ی پیتر بنچلی اثر سرگرم‌کننده و جالبی است، اما ماندگار و خاطره‌انگیز نیست. در حالی که اقتباس اسپیلبرگ از این کتاب به فیلمی تبدیل شده است که در عین حال که بسیار سرگرم‌کننده است، تا سال‌ها در ذهن بینندگانش باقی می‌ماند و او را از آب و دریا می‌ترساند! آرواره‌ها در زمان اکرانش توانست به فروشی بالغ‌بر ۴۷۰ میلیون دلار دست یابد و این درحالی است که برای ساخت این فیلم تنها ۷ میلیون دلار هزینه شده بود. بر اساس آمارها، با محاسبه‌ی نرخ تورم، فیلم آرواره‌ها یکی از ده فیلم پرفروش در تمام دوران‌هاست.

داستان این فیلم اقتباسی درباره‌ی حمله‌ی یک کوسه‌ی سفید بزرگ به مردم و تلاش یک افسر پلیس برای نگاهبانی از مردم در برابر این کوسه است. اگر صادق باشیم، چنین داستانی برای مدیوم سینما بسیار مناسب‌تر است؛ زیرا مواجه با یک کوسه‌ی عظیم الجثه و تقلای انسان‌ها برای زنده ماندن از طریق یک فیلم روی پرده‌ی سینما بسیار هیجان‌انگیزتر از مواجه با چنین قصه‌ای در دنیای ادبیات است.

۸. فارست گامپ


کارگردان: رابرت زمکیس

امتیاز imdb به فیلم: ۸٫۸ از ۱۰

محصول ۱۹۹۴

بسیاری از مردم نمی‌دانند که فیلم فارست گامپ به کارگردانی رابرت زمکیس بر اساس کتابی با همین نام نوشته‌ی وینستون گروم ساخته شده است. خواندن کتاب گروم بسیار سرگرم کننده است، اما فیلم زمکیس به لطف بازی درخشان تام هنکس ابعاد تازه‌ای به شخصیت فارست می‌بخشد و همراهی با او را بسیار ساده‌تر می‌کند. به همین خاطر فیلم فارست گامپ را می‌توان بسیار تأثیرگذارتر دانست.

فارست مرد ساده‌دلی است که بهره‌ی هوشی کمتری نسبت به هم‌سن و سال‌های خود دارد. داستان فیلم و کتاب از جایی آغاز می‌شود که فارست در ایستگاه اتوبوس نشسته است و با آمدن خانمی ناشناس، او خود را معرفی می‌کند و سپس داستان زندگی‌اش را روایت می‌کند. سرگذشت فارست فراز و فرود بسیار زیادی دارد و بار احساسی آن باعث می‌شود مخاطب از همان دقایق ابتدایی به این شخصیت دل ببندد. علاوه‌ بر این در فارست گامپ کنایه‌های سیاسی و اجتماعی بسیاری وجود دارد و این نکات فیلم را در زمان اکرانش به یک پدیده‌ی اجتماعی تبدیل کردند. این فیلم نامزد دریافت ۱۳ جایزه‌ی اسکار شد و از این بین توانست ۶ اسکار از جمله جایزه‌ی بهترین فیلم، بهترین جلوه‌های ویژه، بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد را به خود اختصاص دهد.

۷. سیاره میمون‌ها


عنوان اصلی: Rise of the Planet of the Apes

کارگردان: روپرت وایت

امتیاز imdb به فیلم: ۷٫۶ از ۱۰

محصول ۲۰۱۱

چند دهه‌ی قبل و پیش از ظهور و قدرت گرفتن «جنگ ستارگان»، رمان سیاره میمون‌ها اثر پیر بول طلایه‌دار دنیای علمی-تخیلی بود. در سال ۱۹۶۸ فرانکلین جی شافنر با اقتباس از این رمان، فیلمی با همین نام ساخت که اثری بسیار قابل توجه است. در این فیلم بازی بازیگران و پایان‌بندی اثر چشم‌گیر هستند و بنابر عقیده‌ی برخی از سینمادوستان حتی نقاط قوت فیلم جی شافنر باعث شد عموم مردم به سراغ تهیه و مطالعه‌ی رمان بول بروند.

در سال ۲۰۱۱ هم فیلمی تحت نام «ظهور سیاره میمون‌ها» به کارگردانی روپرت ویات بر اساس رمان سیاره میمون‌ها ساخته شد که کیفیت هنری به مراتب بالاتری نسبت به کتاب منبع اقتباس خود ارائه می‌داد. دو فیلم دیگر هم در ادامه‌ی ظهور سیاره میمون‌ها ساخته شد تا شاهد یکی از بهترین سه‌گانه‌های علمی-تخیلی سینما باشیم.

۶. بلید رانر


عنوان اصلی: Blade Runner

کارگردان: ریدلی اسکات

امتیاز imdb به فیلم: ۸٫۱ از ۱۰

محصول ۱۹۸۲

فلیپ ک. دیک یکی از بهترین و سرشناس‌ترین داستان‌نویسان سبک علمی و تخیلی است. دیک از زمان خود جلوتر بود و در رمان‌هایش از اتفاقات هیجان‌انگیز و عجیبی درباره‌ی آینده‌ی بشر صحبت می‌کرد. فیلم «بلید رانر» بر اساس رمانی از این نویسنده تحت نام «آیا آدم‌مصنوعی‌ها خواب گوسفند برقی می‌بینند؟» ساخته شده است.

ریدلی اسکات در فیلم خود موفق شده یکی از بهترین داستان‌های علمی و تخیلی قرن بیستم را به شکل تحسین‌برانگیزی تصویرگری کند و با افزودن هیجان بیشتر به داستان، بلید رانر را به اثر بهتری در قیاس با آیا آدم‌مصنوعی‌ها خواب گوسفند برقی می‌بینند؟ تبدیل کرده است. در کتاب کاوش در معنای انسان بودن بسیار جذاب و دوست‌داشتنی است، اما در فیلم با موضوعات فلسفی عمیقی مواجه هستیم که مخاطب را بسیار بیشتر به فکر وا می‌دارد.

۵. آقای فاکس شگفت‌انگیز


عنوان اصلی: Fantastic Mr. Fox

کارگردان: وس اندرسن

امتیاز imdb به فیلم: ۷٫۹ از ۱۰

محصول ۲۰۰۹

رولد دال، داستان‌نویس و فیلم‌نامه‌نویس انگلیسی یکی از محبوب‌ترین نویسندگان در نزد کارگردان‌ها است و بیشتر نوشته‌های او به فیلم تبدیل شده‌اند. فیلم انیمیشن استاپ موشن آقای فاکس شگفت‌انگیز به کارگردانی وس اندرسون هم اقتباسی از داستان کوتاهی نوشته‌ی رولد دال تحت عنوان «آقای روباه شگفت‌انگیز» است که فیلم‌نامه‌ی آن توسط وس اندرسن و نوآ بامباک نوشته شده است. داستان فیلم و کتاب از این قرار است که آقای فاکس به همراه همسر و فرزندانش در دامنه‌ی یک تپه و در همسایگی خانواده‌های گورکن، خز و خرگوش زندگی می‌کنند. فاکس هر شب به مزرعه‌ی یکی از سه مزرعه‌دار پایین تپه دستبرد می‌زند. تا اینکه کشاورزها تصمیم می‌گیرند با کمک یکدیگر روباه را به دام بیندازند.

داستان دال بسیار جذاب، خواندنی و خیال‌انگیز است، اما فیلم اندرسون وجه‌های فانتزی و هیجانی آن را بسیار تقویت کرده است و با فیلم انیمیشنی مواجه هستیم که می‌تواند به شکل بهتری در قیاس با کتاب مفاهیم داستان را به مخاطب منتقل کند. عملکرد صداپیشگان آقای فاکس شگفت‌انگیز هم تا حدی دوست‌داشتنی و عالی است که شما می‌توانید فیلم را با چشمان بسته ببینید و باز هم از آن لذت ببرید! جرج کلونی (آقای فاکس)، مریل استریپ (خانم فاکس)، جیسون شوارتزمن (اش)، بیل موری (بجر/گورکن) و ویلم دافو (رت/موش) به‌جای شخصیت‌ها صحبت کرده‌اند.

۴. چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟


عنوان اصلی: ?Who Framed Roger Rabbit

کارگردان: رابرت زمکیس

امتیاز imdb به فیلم: ۷٫۷ از ۱۰

محصول ۱۹۸۸

فیلم «چه کسی برای راجر رابیت پاپوش دوخت؟» به کارگردانی رابرت زمکیس براساس داستانی تحت نام «چه کسی راجر رابیت را سانسور کرد؟» نوشته‌ی گری ک. ولف ساخته شده است. این فیلم احتمالا مهجورترین اثر حاضر در این لیست است. رمان را می‌توان یک اثر پر رمز و راز و جذاب دانست، اما فیلم زمکیس بی‌تردید اثر جذاب و قابل ستایشی است که در تصویرگری یک شخصیت کمیک بوکی بسیار بهتر از منبع اقتباس خود عمل می‌کند.

توجه زمکیس در فیلم به جزئیات داستانی و دقت بسیار بالا در ساخت سکانس‌های خنده‌دار و احساسی کار، باعث شده‌اند با فیلم لایو اکشنی مواجه باشیم که پس از گذشت بیش از سه دهه از ساخت آن همچنان جذاب و تاثیرگذار است.

۳. زنان گوچک


عنوان اصلی: Little Women

کارگردان: گرتا گرویگ

امتیاز imdb به فیلم: ۷٫۸ از ۱۰

محصول ۲۰۱۹

این فیلم در سال ۲۰۱۹ به کارگردانی گرتا گروینگ بر اساس کتابی با همین نام نوشته‌ی لوییزا می الکات ساخته شد. فیلم زنان کوچک تنها یک برداشت ساده و درست از داستان می الکات نیست، بلکه پایان قصه را اصلاح می‌کند و شور و حلاوتی دو چندان به ماجراجویی‌های خواهران مارچ می‌بخشد. گروینگ یکی از مستعدترین و موفق‌ترین فیلم‌سازان دهه‌ی اخیر به شمار می‌رود که با فیلم «لیدی برد» هم نشان داده بود در تصویرگری جهان دختران جوان توانایی و تبحر خاصی دارد.

اتفاقات فیلم زنان کوچک دقیقا براساس رخدادهای کتاب پیش نمی‌رود. گروینگ فاصله‌ی زمانی بین نوجوانی و بزرگسالی خواهران مارچ را از میان برداشته است و همین امر لذت تماشای فیلم را دو چندان می‌کند. بازی بسیار خوب بازیگران از جمله سورشا رونان، اما واتسون و فلورنس پیو نیز باعث شده است شخصیت‌های داستان ملموس‌تر از کتاب الکات باشند.

۲. رستگاری در شاوشنک


عنوان اصلی: The Shawshank Redemption

کارگردان: فرانک دارابونت

امتیاز imdb به فیلم: ۹٫۳ از ۱۰

محصول ۱۹۹۴

محبوب‌ترین فیلم رتبه‌بندی آی‌ام‌دی‌بی یک فیلم اقتباسی است. «رستگاری در شاوشنک» بر اساس داستان کوتاهی از استیون کینگ به نام «ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک» ساخته شده‌است. محبوبیت این فیلم آن‌قدر زیاد است که بدون شک می‌توان گفت منبع اقتباس آن زیر سایه‌ی فیلم فرانک دارابونت قرار گرفته است. داستان فیلم درباره‌ی بانکدار جوانی به نام اندی دوفرین است که به اتهام قتل همسر و معشوق همسرش به زندان می‌افتد، اما او ادعا می‌کند که بی‌گناه است.

شما می‌توانید به‌خوبی رنگین کمان را برای کسی که هرگز آن را ندیده توصیف کنید، اما تصویرگری دقیق و درست آن کار بسیار مشکلی است. رابطه‌ی داستان کوتاه ریتا هیورث و رستگاری در شاوشنک با فیلم رستگاری در شاوشنک هم چنین است. نوشته‌ی کینگ اثر جذاب و دوست‌داشتنی است که می‌توان آن را با جزئیات زیاد تعریف کرد، اما دارابونت در فیلم خود ابعاد جدید و احساسی به داستان اضافه کرده و همین عامل رستگاری در شاوشنک را به یکی از محبوب‌ترین فیلم‌های اقتباسی تمام دوران‌ها تبدیل کرده است.

۱. درخشش


عنوان اصلی: The Shining

کارگردان: استنلی کوبریک

امتیاز imdb به فیلم: ۸٫۴ از ۱۰

محصول ۱۹۸۰

فیلم درخشش محصول سال ۱۹۸۰ یکی از بهترین فیلم‌های استنلی کوبریک و تنها اثر او در سبک وحشت است. این فیلم ترسناک براساس داستانی با همین نام نوشته‌ی استیون کینگ ساخته شده است. داستان کتاب و فیلم درباره‌ی نویسنده‌ای به نام جک تورنس است که تصمیم می‌گیرد برای نوشتن کتابش فصل زمستان را به همراه همسر و پسرش به‌عنوان سرایدار در یک هتل دور افتاده و تعطیل سپری کند. در میانه‌های فصل زمستان به دلیل بارش برف بسیار راه‌های مواصلاتی به هتل بسته می‌شوند و این سرآغاز اوج‌گیری روان‌گسیختگی جک تورنس است.

رمان کینگ را بسیاری از دوست‌داران سبک وحشت، یکی از بهترین داستان‌های ترسناک نوشته شده طی ۵۰ سال اخیر به شمار می‌آورند، اما فیلم کوبریک قادر است به شکل بهتری اتمسفر و فضای سرد و خوفناک هتل دور افتاده‌ی قصه را ترسیم کند. همچنین بازی درخشان جک نیکلسون در نقش جک تورنس یکی دیگر از عواملی است که سبب می‌شود فیلم درخشش در قیاس با کتاب اثر بهتری باشد.

منبع: digikala.com